شعر جديد براي پرسپوليس و پرسپوليسي ها
به كانون شعر جديد پرسپوليس خوش آمديد
پنج شنبه 2 شهريور 1398برچسب:, :: 17:44 ::  نويسنده : سيدعلي موسوي

        

پلک من بسته نمیشه//تا گلاتونونو نبینم@@

 واسه افتخارتون من اره//منتظر میشینم@@ 

شما امروز پادشاهین//اون حریف(کیسه)فقط یه برده!@@ 

ببرید واسه هوادار//بخدا این یه نبرده@@

پرسپولیس از ته این دل//باز میگم دوستدارم من@@

برو فردا با تلاشت//تو تیم کیسه رو بشکن@@



پنج شنبه 2 شهريور 1398برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : سيدعلي موسوي

هميشه خسته از روزاي دربي/

 تيم پريشون شده ي ٧حرفي@

 گفته بودم اگه درت گرفته است/

 كنجه درت جاواسه زايد هست@

 شايد خدا خواست و زايدنيومد!/

 ياشايدم فتل باهات نيومد@

 هرچي كه بود بزار كه گفته باشم/

 هرجا كه هست تيمم منم باهاشم@

 تيمت پرشده از گل/

 جمعه يه دسته مونگول@

 شيش تاييه٧حرفي/

 خسته ي روز دربي@

 دوپينگي٧حرفي/

 خسته ي روز دربي@

 گفته باشم هنوزم،اگه درت گرفته است/

 بيا كه كنج درت،جاواسه ي زايد هست@

 حالا كه تقويم تو سوراخ شدن زياده/

 تو باشگاه سردت پرشده بي افاده@

 بايدبياي بشنوم،صداي گريه هاتو/

 بيا بزار شروع شه روزاي شادم باتو@

 رنگ قرمزو، به تير و تارت زده/

 تيم تو پرشده از،مونگلاي غم زده@

 دلم مي خواهد، بياي ببيني/

نبض منو،تيمم ام باهم زده@

 تيمت پرشده از گل/

جمعه يه دسته مونگل@

 بادكنك٧حرفي/

خسته از روز دربي@

 گورخران آبي/

خسته ي روز دربي@



شهر فاو تازه فتح شده بود و سربازان دشمن گروه گروه تسلیم می شدند.من و دوستم علی ناهیدی از یک هفته قبل از عملیات باهم حرف نمی زدیم. شاید علتش خیلی عجیب و غریب باشد. ما، سر تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس دعوایمانشده بود. خاطره ای به جا مانده : شهر فاو تازه فتح شده بود و سربازان دشمن گروه گروه تسلیم می شدند.من و دوستم علی ناهیدی از یک هفته قبل از عملیات باهم حرف نمی زدیم. شاید علتش خیلی عجیب و غریب باشد. ما، سر تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس دعوایمان شده بود. من استقلالی بودم و علی پرسپولیسی. یک هفته قبل از عملیات در سنگر طبق معمول داشتیم با هم کرکری می خواندیم و از تیم های مورد علاقه مان حمایت می کردیم که بحثمان جدی شد. علی زد به پروین و یک نفس گفت: شیش، شیش، شیش تایی هاش. منظور او از حرف، یادآوری بازی ای بود که پرسپولیس شش تا گل به استقلال زده بود. من هم کم آوردم و به مربیان پرسپولیس بد و بیراه گفتم. بعد هم قهر کردیم و سر سنگین شدیم.حالا دلم پیش علی مانده بود. از شب قبل و پس از شروع عملیات دیگر علی را ندیده بودم دلم هزار راه رفته بود. هی فکر می کردم نکند علی شهید یا اسیر شده باشد و نکند بد جوری مجروح شده باشد. ای خدا اگر چیزیش شده باشد من جواب ننه، باباش را چی بدهم. دیگر داشتم رسماً گریه می کردم که یک دفعه دیدم بچه ها می خندند وهیاهو می کنند از سنگر آمدم بیرون و اشک هایم را پاک کردم. یک هو شنیدم عده ای با لهجه فارسی شعار می دهند که: پرسپولیس هورا، استقلال سوراخ! سرم را چرخاندم به طرف صدا. باورم نمی شد. ده ها اسیر عراقی، پابرهنه و شعار گویان به طرفمان می آمدند.پیشاپیش آنان، علی سوار شانه های یک درجه دار سبیل کلفت عراقی بود و یک پرچم سرخ را تکان می داد و عراقی ها هم با دستور او شعار می دادند: پرسپولیس هورا، استقلال سوراخ! باور کنید بار اول و آخر در عمرم بود که به این شعار، حسابی از ته دل خندیدم و شاد شدم. دویدم به استقبال. علی با دیدن من، از قلمدوش درجه دار عراقی پرید پایین و بغلم کرد. تند تند صورتش را بوسیدم؛ علی هم صورتم را بوسید و خنده کنان گفت: می بیبنی اکبر، حتی عراقی ها هم طرفدار پرسپولیس هستند. هر دو غش غش خندیدیم. عراقی که نمی دانستند دارند چه شعاری می دهند با ترس و لرز همچنان فریاد می زدند: پرسپولیس هورا، استقل سوراخ!



 

میان رنگهای باغ هستی/ 

   فقط قرمز جدا کردن چه زیباست@

تورا ای پرسپولیس، محبوب دلها/

     زعمق جان دعا کردن چه@

   زیباست پس از هر برد وهر پیروزی تو/

غم دل را رها کردن چه زیباست@

ز بهر برد تو بر تیم آبی/

 توکل بر خدا کردن چه زیباست/ 

     تو در فوتبال ایران بهترینی/ 

   تو را سرور صدا کردن چه زیباست/  



یک شنبه 15 مرداد 1398برچسب:شعر جديد پرسپوليس٩١, :: 2:27 ::  نويسنده : سيدعلي موسوي

 

 

چه خوش گفت فردوسی پور درنود/

که قرمز به آبی برنده شود/

میازار اس اس که کیسه کش است/ 

که دل دارد و بر همینش خوشست/ 

چو شش تا بخوردست از روزگار/ 

دگر آبیان را نماندست قرار/

تو کز محنت دسته سه بی غمی/ 

سرافراز و سرخی، بخندا همی/ 

توانا بود هرکه قرمز بود/

زشیشتا دل شیر غران بود!



یک شنبه 15 مرداد 1398برچسب:شعر جديد پرسپوليس 91, :: 1:50 ::  نويسنده : سيدعلي موسوي

پرسپولیس پرسپوليس اي شمع شب فروزان عشق اي بهرين قصه ي پيروز عشق اي نماد رزم و عظم و حس پاك اي سرور سينه هاي پرز و چاك ارتش خوش رزم و آهوي زبل اي سراسر سر عشق و شور دل اي كه پيكارت تعصب مي سرود خوش ترين رنگ محبت در وجود پرسپوليسم پرسپوليسم پرسپوليس با تو هستم با تو اي يار نفيس صدر جدول قهرماني راه توست مستطيل سبز جولان گاه توست يا علي گو چشم دونان خيره كن قدرتت را بر حريفان چيره كن فجر و پيروزي ز هر ميدان بساز يا علي گويان به هشت ميدان بتاز هر يكي بهر خود يك برد كن هشت ميدان پيش پايت خرد كن آن سپاهان را گلي زيبا بزن اس اس تهران و تراكتور را از جا بكن آن نفت را همي بيهوش كن فجر و صبا و سايپا مدهوش كن ذوب آهن ذوب كن چون آتشي پيكان را تيري بزن چون آرشي چون دل شيران چونان همواره مرد پر توان ظاهر شو هنگام نبرد جام زرين را ز سر بالا ببر يا علي گويان بيا شادي بخر خوش نواز و بهر ما هادف بگير چنگ و عود و ضرب را بر كف بگير قدرتت را خوب من فرياد كن زين طرب عاشق دلان را شاد كن خوش نشين بر صدر جدول دلربا جان مولا غيرتت را رونما مي تواني گر بخواهي قهرمان حق نگهدارت علي يادت بدان



 

 

ميگي بازم کنار گل بزنين؟

با چه کسي

باشه بشين

چشماتو باز کن

يه لحظه مال من باش

يه لحظه بيا توي حس و حال دربي باش

پس توپو رو به دست زايد بده

تابگه از اين کيسه کش ودرواز ه اي که پارست

هردربي هم مساوي ذکر يک درد

براي کيسه کش که نداره يه تيم بهتر

ميگي بازم ازکنار گل بزنين؟

با چه کسي

باشه بشين

چشماتو باز کن يه لحظه مال من باش

يه لحظه بيا توي حس و حال دربي باش

پس توپو رو به دست زايد بده

تابگه از اين کيسه کش ودرواز ه اي که پارست

هردربي هم مساوي ذکر يک درد

براي کيسه کش که نداره يه تيم بهتر

ازپرويز بگم که شده سمبل ذکاوت

مجيدي براش شده مثل صندوق تجارت

پس جادوگر وطن الان کجاس نيس

اون تو پرس جادو ميکنه چون بي غيرت نيس

از چي بگم برات؟

انتظار داريچي از دهن پرويز درآد

به جز حرفاي چرت و پرت و

 بهونه خوب آره رفيق

کري توش هست ولي با خودکار سفيد

تو هم کيسه کشي تو هم کم درد نداري

 درد اصليت اينه که تو مربي نداري

کيسه کش کسي نيست بااين باخت ها دردش بگيره

ولي اون شيشتارو کي ميخواد گردن بگيره

از چي بگم خدا از اين کيسه هاي خسته

با اين همه گل تموم دندوناش شکسته

اين کري هاشو نبين اين کري ها يه پماد سوختگيه

رو سوزش اين کيسس با يه تيم خسته

ازچي بگم از يه رحمتي زخمي

که بايديک تنه بره تو قلب کوه سختي

ازگل هايي که زايد شدن تو 10 دقيقه

خبر ميدن از يه تيم رو به تضعيف

از چي بگم؟ ازاستفراغ بي شخصيت

که گل واسه زدن دارن سالي دو شب

اونکه تنهاتوي خوابش کابوس زايده

تنها پاتوق عشق و حالش خونه ي فرهاده

يا که بگم از اون رفقاي فدراسيون نشين

که هستن تو کار برنده کردن تيم بي سر نشين

تو به من اينو بگو من از چي بگم خوب؟

ما گفتيم و تموم باختاشون ريشه کن شد؟

از چي بگم برات؟ شايد قصه دوست داری

مثل قصّه? اون زايد ليبيايي

اگه قصّه تلخه گناه افنديه

داستان موشک و تعويض داغ دنيزليه

فتل نشسته با صد چرا و افسوس کاشکي

 يه مربي جاي چراغ نفت سوز داشتيم

موشک اومد تو زمين و اوج گرفت

گلايي که دهن مظلومي رو گل گرفت

رحمتي معصوم با دادو فريا دگفت

زود بدويين تو دفاع ولي غيرتي نبود

چشاش خشک شد يک بهش اشک بده ايزد

جواني های استفراقی با کدوم رو چرت و پرت بنويسن

 افندي برداستفراغي رو که سوخت

و منتظر يه پماد سوختگيه

زايد دلش نميخواد ته گلاشو هرگز ببنده

چون باز دلش ميخواد که هوادار بخنده

از چي بگم که بازي تموم نشده هتريک کرد

تو سوراخ دروازه ي تيم کچل

غصه نخور گلارو بخور تو 10 دقيقه

اين باختات تو تاريخ جاودانه ميشه

از چي بگم ازتيمي که فقط اسمش تيمه

يا دربي که نصفش اشکه نصفشگله؟

يا از فرهاد توي قطر که جسمش وله

پرويز مجبوره طرفدارو با باخت وقفش بده

از چي بگم بگو از يه تيم تنها

که بايد يکتنه بره تو قلب اين داورا

ولي قسم به خدا قسم به روح پيشکسوتا

که تيم بدون ترس ميره به سوي دربيا

خيلي خشنن کيسه ها ولي حوصله کردن

تو بازيهاي دربي يه مدل دردن

ولي 4 تا بازي گذشته ذره ذره کردن

و اومدن جلو که پي سوراخ حريف بگردن



يك و دو: پژمان منترزي بدو/  دو و سه: وقت كشي ديگ بسه/ سه و چهار: گل مي خوري به ناچار/  چهار و پنج:سردار نشسته رو گنج پنج/   و شيش:بخنديد! تاجي ميگيره آتيش/   شيش و هفت: فتل گدا! شهرك نفت(اهواز)؟!/    هفت و هشت:سوراخه آبيها كرده نشت/    هشت و نه: آرش آقاي گوه/    نه و ده: دوپينگ كيلو چنده؟/    ده و يازده: تاجيه هميشه بازنده/   يازده و دوازده: به افتخار سوراخ كن رحمتي بگيد ايموووون زااااااايد.



پنج شنبه 12 مرداد 1398برچسب:شعر فتل قلومبه از منه, :: 17:4 ::  نويسنده : سيدعلي موسوي

 

فتل گردو قلومبه

  توشلوارش يه بمبمه

  نه تير داره نه نتركش

  دست دلال تو دستش

فتل گردو قلوبه

همش به فكره بمبه

    هرموقع كه مي لومبه

   مي افتم به ياد زنبه

    فتل همه ش زر ميزنه

    خودشم گفته عين زنه(حرف مرد2تاس)

   مدركشم دوپينگه

    مدير فس فسينگه

    عقب جلوش تنگ و گشاد

   هديه به رسولي نژاد(رئيس هيئت مديره استقلول)



پنج شنبه 12 مرداد 1398برچسب:هوادار پرسپولیس, :: 16:13 ::  نويسنده : سيدعلي موسوي

 

اي كه اسمت،هيبته ايرانيان

اي غرور و شاديه افلاكيان

نامتو رعشه مي اندازد،به تيم تاجيان

باتيم خود،تا هميشه تو بمان

ارتش سرخ بي تو نشد،مطرح درجهان

پشت تيمت باش،حمايت كن از آن

باتعصب تو هميشه مانده اي

نام تيمت را برلبت تو خوانده اي

اي كه تعدادت هميشه بي شمار

دشمنانت در مقابل چون حمار

باوفا و باصفا يعني تو

بامرام و باخدا يعني تو

اي هوادار حرف دلم رو بگم برات

تاكه ببيني چقدر داريم ما مشكلات

حرف دل من و تو اينه:

گفتند:

بايد با بد و خوبش بسازي(فدراسيون)

گاهي بازي را هم به اجباري ببازي(تباني-داوري)

ماكه به هر ساز تو رقصيديم،آقا(كفاش_عسكري)

پس كي به آخر مي رسد اين خاله بازي؟!(فتل و دوستان)

هوادار پرسپوليس يعني ساده و خاكي

هوادار پرسپوليس يعني نماد پاكي

هوادار پرسپوليس يه گنج،روي كره ي خاكي

هوادار پرسپوليس توبراي تيمت،سرباز سينه چاكي

هوادار پرسپوليس يعني هميشه مظلوم

سختي بشه هنرت ميشه معلوم

هوادار پرسپوليس وقته جريمه،مي كنن روي تو زوم

هوادار پرسپوليس يعني نماد ايران

هوادار پرسپوليس يعني تكي توي جهان

هوادار پرسپوليس تو تنها سرمايه ي تيممان

هوادار پرسپوليس بابودنت،استفراقی همیشه زیرمان

 هوادارپرسپوليس حمايت كن تاعشقت شودقهرمان

هوادار پرسپوليس باتو هستيم سروره ليگ ايران

هوادار پرسپوليس يعني نماد وحدت

هوادار پرسپوليس يار تيمشه وقت سختي و شدت

هوادار پرسپوليس يه جور داره ارادت

اونم به تيم و رنگه

نه كيسه اي،كه همه اش مايه ي ننگه

هوادار پرسپوليس يعني تعصب يعني غيرت

تيم حريفت از ترس ميره تو حيرت

هوادار،باتو از ارتش سرخ گفتم!

باتو از حرف دلم گفتم

باتو از سختي و مشكلات گفتم

باتو از غم و شادي هات گفتم

باتو از حس فرياد و حمايت گفتم

باتو از عمق سعادت و قهرماني گفتم

حرف آخر راهم مي گويم:

پرسپوليس با بودن تو پايدار است هوادار

همیشه پشت تیمت باش.



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر و جوك جديد براي پرسپوليس و پرسپوليسي ها و آدرس perspolis-club1.LX B.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد،البته بايد پرسپوليسي باشيد و حتما بايد وبلاگ شما درباره پرسپوليس باشه.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 13
بازدید کل : 15649
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

Alternative content